بهینهسازی عملکرد انتها به انتها (end-to-end performance) در زنجیره ارزش از معدن به بازار (mine-to-market value chain) میتواند یک منبع اصلی خلق ارزش باشد. بااینحال مسئولیتهای پراکنده اغلب باعث میشود شرکتها چشمانداز کلان را نادیده بگیرند.
تعریفی از زنجیره ارزش معدن
زنجیره ارزش معدن، کلیه فرایندها از استخراج مواد خام تا تحویل محصولات به مشتریان را شامل میشود. این مفهوم در این صنعت دارای ارزش و اهمیت بسیار بالایی است. مدیریت صحیح زنجیره ارزش میتواند به منبع قابلتوجهی از مزیت رقابتی و ارزش منتهی شود. در مقابل، آنهایی که زنجیره ارزش خود را نادیده میگیرند، احتمالاً با تنگناها و محدودیتهایی مواجه میشوند که توان حمل و نقل و شناسایی بازده ریسک را با محدودیت مواجه میکند.
ذکر این نکته خالیازلطف نیست که بین زنجیرههای تأمین که لجستیک و انبارداری ورودی و خروجی را مدیریت میکنند و زنجیرههای ارزش که از فرایندهای یکپارچه سرتاسری تشکیل شدهاند، تمایز بسیار مهمی وجود دارد. از لحاظ تاریخی، مدیریت جامع زنجیره ارزش در اولویت شرکتهای معدنی نبوده است. این امر منجر به ایجاد عملیات مجزا و ساختارهای سازمانی متعدد شده است که در آن مسئولیتها برای بهینهسازی مراحل، بهجای یک کل جامع، در بین واحدها توزیع میشوند.
زنجیرههای ارزش معدن نیز به دلیل تغییرات اخیر در بازارهای کالا و نیز وجود نوسانات شدید قیمت، تغییر ساختار بازار با ورود شرکتهای جدید و مقررات سختتر و همچنین عدم قطعیت از شرایط همهگیری COVID-19 با فشار مواجه هستند. همزمان، نگرانیهای زیستمحیطی و سیاستهای نظارتی جدید همچنان محدودیتهای عمدهای را برای فعالیتهای معدنی به وجود آورده است. شرکتها با فشار بیسابقهای برای افزایش تابآوری، انعطافپذیری و بهرهوری برای حفظ رقابت مواجه هستند.
آمادگی مواجه با مقررات سختگیرانه و کاهش ردپای زیستمحیطی از جمله مواردی است که نگاهی دقیقتر به زنجیره ارزش از معدن تا بازار را ضروری تر میکند. در این مقاله، ما در تلاشیم تا به تشریح این امر بپردازی که چگونه ایجاد شفافیت در تصمیمگیری و استفاده از ابزارهای مناسب میتواند به شرکتهای استخراج کمک کند تا برای آیندهای پرنوسان آماده شوند. کسانی که اولویتهای خود را به صورتی مداوم ارزیابی میکنند، میتوانند موقعیت خود را در چرخه نزولی فعلی تقویت کرده و سهم بازار خود را در بلندمدت گسترش دهند.
زنجیرههای ارزش معدن فرایندی بسیار پیچیده هستند و باید همه داراییها، از جمله تجهیزات (بهعنوانمثال، کامیونها و بیلهای مکانیکی)، کارخانههای فراوری، و عملیات راهآهن و بندر را در بر گیرند. این امر علاوه بر پیچیدهتر کردن مسائل، به دامنه وسیعی از فعالیتهای مرتبط با مجموعهای از مراحل وابسته به یکدیگر نیاز دارد تا محصولات به دست مشتریانی برسند که بسیاری از آنها در کشورهای دیگر یا در قارههای دیگر زندگی میکنند.
تا به امروز، زنجیره ارزش معدن به بازار اغلب در دفاتر سازمانی تعریف میشد و این امر به محدودیت در هماهنگی و تبادل اطلاعات برخط منجر میشد. بااینحال، درک زنجیره ارزش استخراج بهعنوان یک فرایند یکپارچه، میتواند دیدگاهی جامع از عملکرد را پیشروی شرکتها قرار دهد.
هدف ارتقای عملکرد از معدن به بازار این است که با بهینهسازی عملیات، زنجیره ارزش یا خدمات تجاری به طور مستقل پتانسیل بیشتری را پیشروی فعالان این حوزه قرار دهد. تحقیقات نشان میدهد که بهینهسازی فرایند معدن به بازار (that mine-to-market optimization) میتواند 10 تا 15 درصد افزایش درآمد را به همراه داشته باشد.
بهبود عملکرد معدن به بازار به دو عامل اساسی متکی است:
- توانمندسازی سازمانی
- دادهها و ساختارمندی فناورانه.
توانمندسازی سازمانی شامل یک مدل عملیاتی در جهت تعیین اولویتهای سازمانی و آموزش مهارتهایی است که یک سازمان برای توسعه سازمانی به آن نیاز دارد. بهصورت خاص در حوزههای فناورانه. این توانمندسازی از ایجاد یک تغییر ذهنی آغاز میشود که در آن زنجیره ارزش استخراج بهعنوان یک فرایند یکپارچه در نظر گرفته میشود تا یک سری مراحل جداگانه.
دادهها و ساختارهای فناورانه به زیرساختها و خطوط جمعآوری، ردیابی و شفافسازی دادههای عملیاتی در سراسر زنجیره ارزش اشاره دارد. در این مسیر از سیستمهای فناوری اطلاعات استفاده میشود که یکپارچهسازی و تکامل مستمر محیط فناوری را تسهیل میکنند. در کنار آن از مدلهای تحلیلی پیشرفته بهره برده میشود که در فرایند تصمیمگیری به افراد ذیصلاح کمک میکند.
چگونه برای آیندهای بیثبات آماده شویم؟
- ایجاد شفافیت برای بهبود فرایند تصمیمگیری در مواقع عدم اطمینان
- دردسترسبودن و بهرهگیری از ابزارهای مناسب
- شناسایی، تعیین، تبیین و تشریح اولویتها
فناوریهای دیجیتال به رفع موانع ورود و افزایش مقیاسهای مزیت رقابتی کمک میکنند. مدیران معدن باید اطمینان حاصل کنند که سازمانهایشان با پیشبینی فعالانه و شکلدهی و ساختارمندی در یک اکوسیستم یکپارچه، به یک مدل کسبوکار پایدار متکی هستند.
حرکت به سمت یک زنجیره ارزش استخراج یکپارچه پیچیده است، اما همچنین یک تغییر اساسی برای ورود به مسیر جدیدی از ارزشآفرینی است. شرکتهای معدنی باید چشمانداز جامع معدن به بازار (mine-to-market) را توسعه دهند تا در کوتاهمدت نقشی فعال و در بلندمدت موقعیت بازار خود را تقویت و گسترش دهند.
بدون دیدگاه